۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه

انتصاباتی که‌ گذشت و آیا آینده‌ کردستان خونین یا صلح آمیز خواهد بود؟!


Ayub Rahmani
rahmayub@yahoo.de
جمهوری اسلامی ایران در روز بیست و دوم خرداد ماه‌ امسال یک نمایشنامه‌ انتخاباتی را گویا برای ""انتخاب"" رئیس جمهور آینده‌ ایران اسلامی به‌ راه‌ انداخت و از تمامی واجدین شرایط که‌ بیش از چهل میلیون تخمین زده‌ میشوند دعوت کردند که‌ به‌ گرمی در این نمایش انتخاباتی شرکت کنند، تا مردم به‌ قول رژیم همیشه‌ در صحنه‌ی ایران اسلامی مشتی محکم بر دهان دشمنان جمهوری اسلامی بزنند و رژیم هم باری دیگر شرعیت مردمی خویش را به‌ رخ همگان از جمله‌ دشمنانش بکشد! حتی کار به‌ جایی کشید که‌ خامنه‌ای رهبر دیکتاتور این رژیم از زیر لحاف شدید امنیتی به‌ بیرون خزید و مقداری آفتابی شد و در زیر شدیدترین پیش شرطها و پیش بینیهای امنیتی سرکی هم به‌ چند شهر کردستان کشید و عاجزانه‌ از این مردم خواست که‌ مهم نیست به‌ چه‌ کسی رای بدهند، اما حتما به‌ پای صندوقهای انتصابات بروند! بعدها هم معلوم شد که‌ دیکتاتور ایران واقعا دروغ نگفته‌ بود که‌ مهم نیست به‌ چه‌ کسی رای داده‌ بشود، چون ایشان همیشه دستی در نتیجه‌ اراء داشته‌اند و تنها با یک اشاره‌ میتوانند احمدی نژاد را از صندوقها بیرون بکشند و همانطور که‌ همگی ملاحظه‌ نمودیم همین کار را هم کردند!
در عرف بین المللی انتخابات عمومی اکثریت مردم به‌ کسی یا چیزی یا برنامه‌ای یا حزبی و غیره‌ را به‌ عملی میگویند که برنامه‌ای در راه‌ است یا رئیس حکومتی بایستی انتخاب شود یا باللاخره‌ کاری دمکراتیک بایستی صورت پذیرد که‌ اکثریتی به‌ آن رای مثبت یا برعکس رای منفی بدهند. موضوع مورد بحث ما انتخاب رئیس جمهور اسلامی ایران است به‌ صورت دمکراتیک اسلامی. رژیم جموری اسلامی که‌ خودش اصولا فاقد هرگونه‌ شرعیتیست میخواهد به‌ مردم زیر سلطه‌ خودش و همچنین به‌ مردمان و حکومتهای جهان بگوید که‌ ما هم در ایران اسلامی دمکراسی اسلامی داریم و به‌ خوبی و موفقیت هم کارایی داشته‌ و دارد. به‌ همین منظور همگان انتظار دارند که‌ تعدادی از کسانی که‌ به‌ خودشان و توانائیهایشان میبالند خویشتن را برای انتخاب مردم در دسترس گذاشته‌ و کاندید ریاست جمهوری شوند و همین امر هم در ایران زیر عبای اسلامی صورت پذیرفت و تا اینجای کار ظاهرا همه‌ چیز به‌ خوبی و خوشی و دمکراتیک به‌ پیش رفت، تا اینکه‌ اولین سد سر راه‌ دمکراسی که‌ در ایران اسلامی به‌ نام شورای نگهبان در جلو پای کاندیداتورها قرار گرفت و کار خود را شروع کرد و زحمت کشیده‌ و کار مردم را آسانتر نموده‌ و برای صلاح مردم و رضای خدا، شما بخوانید صلاح حکومت اسلامی از میان دهها کاندیداتور، چهار وفادار به‌ حکومت، به‌ نظام، به‌ دیکتاتور، به‌ قانون ضد انسانی اساسی ایران را برای مردم انتخاب و آنگاه بایستی مردم زحمت کشیده‌ و از میان این چهار بد، یکی را که‌ شاید به‌ اندازه‌ دیگر حریفانش بد نباشد برگزینند. کسی را که‌ در بقاء و پایداری این رژیم از ابتدا تا بحال همراه‌ بوده‌ و در سرکوبها، اعدامهای فله‌ای و زنجیره‌ای و گروهی و دسته‌ جمعی و همه‌ و همه‌ دست داشته‌ است، امروز بایستی مردم به‌ طریق دمکراسی آخوندی یکی از آن چهار را برگزینند. اتفاقا مردم غیر کرد داخل ایران هم پشت این به‌ اصطلاح انتخابات را گرفتند و یکی از آن چهار را انتخاب کردند که‌ کمتر مورد لطف جناب دیکتاتور واقع گردید و همانطور که‌ دور از انتظار هم نبود، آقای دیکتاتور با تردستی کاملا غیر ماهرانه‌ و غیر حرفه‌ای احمدی نژاد را که‌ کاملا گوش به‌ فرمان دیکتاتور است را باری دیگر به‌ عنوان رئیس حکومتش به‌ مردم معرفی نمودند. در این میان آقایان موسوی و کروبی که‌ گویا کلاه‌ سرشان گذاشته‌ شده‌ و کودتایی صورت پذیرفته‌ به‌ نتیجه‌ تردستی رهبرشان اعتراض نموده‌ و ایشان هم اینروزها یواش یواش برای خودشان کاوه‌ آهنگر و رستم دستان شده‌اند و ظاهرا در صدد رو کردن دست رهبرند که‌ هنوز نتوانسته‌اند به‌ این مهم دست یابند و هنوز ضحاک را از تخت پادشاهی اسلامیش به‌ پائین نکشیده‌اند، اما گویا در صدد اینکار هستند و گویا نمیخواهند بر سر ارائ مردم معامله‌ بکنند!

پس تا اینجای کار متوجه‌ میشویم که‌ دمکراسیی در کار نیست، بلکه‌ یک مضحکه‌ی نمایش انتخابات را ڕژیم براه‌ انداخته‌ است که‌ تا اینجای کار هم توش مونده‌ و معلوم نیست چرا برخی از آقایان اپوزیسیون کرد هم مردم را تشویق میکردند که‌ با این اوصاف به‌ پای صندوقهای انتصابات بروند؟ اما همانطور که‌ میدانیم این رژیم در کردستان هیچگونه‌ پایگاهی ندارد و مردم کرد زبان در هیچکدام از انتصابات رژیم در گذشته‌ شرکت گسترده‌ نکرده‌اند و اگر هم در دو دوره‌ در دوم خرداد 1376 خورشیدی و امسال آنهم بصورت بسیار محدود کسانی در پای صندوقها حاضر شدند، تنها برای درست شدن این توهم در افکارشان بوده‌ که‌ گویا با شرکتشان تغیر ایجاد خواهند کرد و به‌ همین دلیل شرکت کرده‌اند، اما همانطور که‌ گفته‌ شد تعداشان بسیار قلیل بوده‌ است و ضمنا آرای نیروهای اشغالگر در کردستان را نیز به‌ حساب مردم کرد نوشته‌اند!
من نمیدانم که‌ این رژیم از روی چه‌ داده‌هایی روی مردمان کرد زبان حساب باز کرده‌ بودند که آنها را به‌ پای صندوقها بکشند. رژیم اسلامی ایران در سی سال گذشته‌ از هیچگونه‌ خشونتی بر علیه‌ مردمان کرد زبان دریغ نورزیده‌ است و هرگز نتوانسته‌ است این مردم را خودی بداند، به‌ همین دلایل ساده‌ است که‌ هنوز هم این رژیم مسئولان بلند پایه‌ و ارشد خود را در کردستان از افراد حزب اللهی غیر کرد بر میگزیند و حتی به‌ اندک حزب اللهی های کرد طرفدار خودش هم که‌ اکثرا هم شیعه‌ مذهب هستند نمیتواند و نتوانسته‌ است اعتماد بکند! کردستان تنها جایی است که‌ هنوز هم زندانیان سیاسی فراوانی دارد و تنها جایی است که‌ اعدامهای سیاسی در آن صورت میگیرد و هم اینک هم تعدادی زندانی سیاسی کرد در بیدادگاههای این رژیم صفاک حکم نا انسانی اعدام گرفته‌اند و در انتظار اجرای حکم نا انسانی اعدامشان، شب و روز را در سیاه‌ چاله‌های این رژیم در سختترین و زجرآورترین شرایط سپری میکنند، برخی رویای دوباره‌ بوسیدن و در آغوش گرفتن بچه‌هایشان را میبینند که‌ قرار است بی پدر شوند و برخی ڕویاهای آزادی را به‌ شعر میسرایند و برخی در حیرتند از آن دستانی که‌ برای بقاء این نظام پوسیده‌ی قرون وسطایی آنان را اینچنین در بند کرده‌ و برنامه‌ کشتنشان را در سر میپرورانند و برخی... و برخی دیگر...!
کردستان هم در سی سال گذشته‌ و هم در دهه‌های قبل همیشه‌ گرهگاهی کور و حل ناشده‌ بوده‌ برای رژیمهای اسلامی و سلطنتی، چرا که‌ در طول تمامی این سالها کردستان یک سر زمین اشغالی بوده‌ است و در جستجوی هویت زبانی و فرهنگی و حتی استقلال خویش بوده‌ است و 63 سال قبل یازده‌ ماه‌ حکومت مستقل دمکراتیک کردستان را به‌ رهبری قاضی محمد تجربه‌ نمود که‌ بعدها با اعدام رهبران این حکومت که‌ تسلیم شده‌ بودند و اسیر بودند پایان یافت و مبارزات مردم اما همیشه‌ تا به‌ امروز تداوم داشته است‌. بنابراین نه‌‌ مردمان این مرز و بوم خود را در هنگام اشغال سرزمینشان به‌ رژیمهای اشغالگر متعلق دانسته‌اند و نه‌ این رژیمها هم توانسته‌اند در سر زمینی که‌ اشغال کرده‌اند احساس امنیت کرده‌ و آن را متعلق به‌ خود بدانند، در نتیجه‌ همیشه‌ از روزی که‌ کردستان در بیست و چهارم جولای سال هزار و نوهصد و بیست و سه‌ میلادی (24.07.1923) یعنی هشتاد و پنج سال قبل، بعد از قرارداد شوم لوزان به‌ دستان کثیف استعمارگران به‌ پنج تکه‌ تقسیم و هر تکه‌ای را به‌ دولتی دیکتاتور و فاشیست بخشیدند، از آن به‌ بعد همیشه‌ جوی امنیتی و میلیتاریستی بر تمامی شهرها و آبادیهای این مرز و بوم حکمفرما بوده‌ است.
طرح تقسیم کردستان بر میگردد به‌ توطئه‌ تقسیم مجدد جهان که‌ به‌‌ طرح سیکێز پوکیت (Sykes-Pocet) که‌ پیشتر در سال 1916 ریخته‌ شده‌ بود. اگر چه‌ در پیمان سیڤر (Sever) که‌ برای پایان بخشیدن به‌ جنگ جهانی اول که‌ میان اروپائیان و دولت شکست خورده‌ عثمانی بسته‌ شد، در آن کشور کردستان مستقل به‌ رسمیت شناخته‌ شده‌ بود، اما بعدها در هنگام بستن پیمان لوزان همان توطئه‌های سیکز پوکت دوباره‌ مطرح گردید و آنگاه‌ نقشه‌ پلید تقسیم کردستان در آن پیمان جدید لوزان گنجانده‌ شد. کردستان تقسیم و کشورهای عراق و سوریه‌ تشکیل شدند.
هنگامی که‌ برنامه‌ی نامسئولانه‌ی تقسیم و اشغال نظامی خاک کردستان در لندن و پاریس و چند پایتخت دیگر غربی ریخته‌ میشد و بعدها آنرا در شهر لوزان در کشور سویس امضا و به‌ اجرا گذاشتند، مردم کردستان از این خوابی که‌ برایشان دیده‌ بودند هیچ اطلاعی نداشتند و تنها به‌ همین دلیل ساده‌ بی اطلاعی مردم کردستان از تقسیم خاک و سرزمین آبا و اجدادیشان است که‌ میتوان به‌ جرات گفت که‌ کردستان یک سرزمین اشغالیست و بایستی آزادی خویش را بازیابد. کردستان آن سرزمینیست که‌ نسل به‌ نسل برای مردمان آن به‌ یادگار مانده‌ است و این مردم برای پایداری و دفاع از استقلال این مرز و بوم و دفاع از تمامیت ارضیش جنگها کرده و خونها داده‌اند. مردمان کردستان در سرزمینی که‌ زندگی میکنند مهاجر نیستند بلکه‌ صاحبان اصلی فلات ایران هستند. آنان بازماندگان سلسله‌ حکومتهای مقتدر ماد باستانی که‌ امپراتوری خویش را چنان گسترانده‌ بودند که‌ بر تمامی نقاط دور و نزدیک تسلط کامل داشته‌ و در زمان زمامداری پادشاهان ماد مردم، حتی غیر مادها و پارسیان آنزمان در آسایش و رفاه‌ بسر میبرده‌اند تا اینکه‌ با خیانت کورش پسر ماندانای ماد به‌ پدر بزرگش امپراتوری را ربودند و آنگاه‌ بازماندگان مادها را به‌ بردگی کشیدند!!
از تاریخ که‌ بگذریم و به‌ مطلب برگردیم، اینبار اما پس از قرارداد شوم لوزان یک دشمن واحد در کار نبود، بلکه‌ پنج دشمن تا به‌ دندان مسلح در کمین نشسته‌ بودند و اجازه‌ تقسیم این سرزمین را از اربابان استعمارگرشان گرفته‌ بودند و در نتیجه‌ از نظر بین المللی هم مشکلی نداشتند و بر عکس اختیار تام برای سرکوبی و نسل کشی در اختیار داشتند. به‌ طوری که‌ مصطفی کمال ترک در ترکیه‌ که‌ بخش اعظم خاک شمال کردستان را اشغال کرده‌ بود، از همان فردای اشغال نظامی شمال کردستان قیام شیخ سعید را به‌ فجیع ترین و غیر انسانی ترین شیوه‌ها چنان سرکوب کرد که‌ به‌ نوزادان داخل گهواره‌ هم رحم نکردند و دهها هزار زن و مرد و کودک و پیر را زنده‌ زنده‌ در کوتاه‌ مدتی سوزاندند تا درس عبرتی برای همه‌ی آنانی شود که‌ خواب آزادی را میدیدند و آن اولین بار و آخرین بار هم نبود و بعدها زبانشان، فرهنگ و لباس و حتی تا جایی پیش رفتند که‌ غذاهای سنتیشان را هم ممنوع اعلام کردند!! فاشیزم در شنیعترین وجه‌ ممکنه‌اش که‌ بعدها به‌ رضاخان صفاک هم سرایت کرد و عین همان بساط را در شرق کردستان زیر اشغال نظامی نیروهای سرکوبگر ایران سلطنتی به‌ اجرا گذاشتند.
آری کردستان در دهه‌های گذشته‌ و بخصوص در سه‌ ده‌ اخیر زیر شدیدترین و وحشیانه‌ترین یورشهای اشغالگران بوده‌ است و جواب ساده‌ترین فریادشان گلوله‌ و مرگ و زندان و شلاق و دار و سیاه‌ چاله‌ بوده‌ است و هم اینک هم از همان روز بعد از انتصابات بیست و دوم خرداد این بساط خیلی امنیتی تر از روز قبلش در کردستان برجاست و مطمئنانا تا این نظام هست، در کردستان همین بساط است و تا این بساط هم در کردستان حکمفرماست، مردم غیور کردستان هم همان هستند که‌ بودند و تا بدست آوردن حقوق سیاسی، مدنی، اجتماعی و غیره‌ خویش از پای نمی نشینند و شرق کردستان تنها از یک طریق میتواند جزء ایران یا متعلق به‌ ایران باشد که‌ رفراندومی کاملا آزاد و بیطرف و زیر نظر سازمان ملل متحد در کردستان صورت پذیرد و مردم در آزادی مطلق به‌ ماندن در چهار چوب ایران رای بدهند، آنموقع است که‌ زوری در کار نبوده‌ و اشغال نظامی هم در کار نیست و این مردم خودشان به‌ ماندن در چهار چوب ایران رای داده‌اند، اما اگر مردم به‌ استقلال سیاسی و جغرافیایی رای دادند دیگر هیچ نیروی نظامی ایرانی حق نخواهد داشت پایش را در کردستان بگذارد و کردستان دیگر کشوری آزاد و مستقل خواهد بود!

آری آنانی که‌ دم از آزادی و استقلال و تمامیت ارضی ایران میزنند و کردستان را هم بخشی جدایی ناپذیر از ایران میدانند، اگر چنانچه‌ بر ایده‌های خویش پایبند بمانند و بخواهند در آینده‌ بعد از جمهوری اسلامی آن را به‌ مردم القاء کنند، از همین اکنون و در قرن تمدن و دمکراسی و رفراندوم خواب حمام خونی را میبینند که‌ جمهوری اسلامی و نظام سلطنتی نتوانسته‌ بودند آنرا به‌ این وسعت بر پا کنند و ایشان میخواهند به‌ آن حمام خون جامه‌ عمل بپوشانند! ما میگوئیم ماندن در چهار چوب ایران از طریق رفراندومی آزاد بایستی از طرف مردم انتخاب شود و بغیر از آن مردم کردستان زیر بار اشغال نظامی هرگز نخواهند رفت، در ضمن هیچکدام از رهبران و احزاب کنونی اپوزیسیون کرد هم چنان مشروعیتی ندارند که‌ برای مردم نسخه‌ی فدرالی یا خودموختاری یا سوسیالیستی بپیچند، مردم کردستان اگاهند و به‌ هیچکس و حزبی اجازه‌ نخواهند داد برایشان نسخه‌ از قبل آماده‌ بپیچند. هر گاه‌ احزاب توانستند اختلافاتشان را به‌ کنار نهاده‌ و متحد شده‌ و یک صدا نسخه‌ای بپیچند، شاید بشود در موردش تصمیمی گرفت، در غیر آنصورت نسخه‌های از پیش پیچیده‌ شده‌ را به‌ مانند همان انتصابات رژیم جمهوری اسلامی خواهند دید و آنرا به‌ رسمیت نخواهند شناخت و در برابرش خواهند ایستاد و تجویز کنندگانش را ملامت خواهند کرد.


14ی پوشپه‌ڕی 2709 --- 05.07.2009

مۆنۆپۆلاسیون یا ئینحیسارگه‌رایی و پاوانخوازی، کولتورێکی نا سیاسی و دۆڕاو!


Ayub Rahmani
rahmayub@yahoo.de
پاوانخوازی و ئینحیسارگه‌رایی که‌ یه‌کێک له‌ گه‌وره‌ترین نه‌خۆشینه‌کانی نیزامه‌ دواکه‌وتووه‌کانی جیهانه نه‌ ته‌نیا تا ئێستا چاره‌سه‌ری نه‌کراوه‌ به‌ڵکو هه‌نۆکه‌ وه‌ک کولتورێک له‌ ڕۆژهه‌ڵاتی ناوین ماوه‌ته‌وه‌ و نیزام به‌ دوای نیزام که‌ دێنه‌ سه‌ر کار، ناتوانن یا خۆ نایان هه‌وێت‌ ئه‌م کولتوره‌ نه‌خۆشه‌ سیاسیه‌ له‌ سه‌ر ڕێگای پییان لابه‌رن و ته‌جروبه‌ش سه‌لماندوویه‌تی که‌ هه‌ر ئه‌م کولتوره‌ش‌ دوواتر ده‌بێته‌ هۆی نه‌مانی شه‌رعیه‌ت و ئیعتیباری ئه‌م نیزامانه‌ و دواتر ده‌بێته‌ هۆی ناڕه‌زایه‌تیه‌ گشتیه‌ کۆمه‌ڵایه‌تیه‌کان و سه‌رئه‌نجامه‌که‌شی ڕوخانی ئه‌م نیزامانه‌یه‌، به‌ڵام ڕوخانێک به‌ قیمه‌تی چه‌ند ده‌یه‌ دواکه‌وتنی کۆمه‌ڵگا له‌ باری ئابوری و فه‌رهه‌نگی و پیشه‌سازی و زۆر جاریش به‌ نرخی له‌ ناو چون و کوژرانی ده‌یان و سه‌دان هاووڵاتی و زیندانی و ئه‌شکه‌نجه‌ی بیر جیاوازان و پێشکه‌وتنخوازان و زۆر شتی دیکه‌شه‌! چونکو نیزامێکی گه‌نده‌ڵ به‌ پێچه‌وانه‌ی نیزامه‌ دێمۆکڕاتیکه‌کان که‌ ڕای گشتی خه‌ڵک زۆر به‌ سانایی ده‌وڵه‌تمه‌ردان عه‌زل ده‌که‌ن، ئه‌مان به‌ ئاسانی ده‌سه‌ڵات به‌ر ناده‌ن و کۆمه‌ڵگا تووشی سه‌رکوتی خوێناوی و بگره‌ شه‌ڕی ناوخۆیش ده‌که‌ن، ته‌نیا بۆ مانه‌وه‌یان له‌ ده‌سه‌ڵات و بۆ تاڵانکردنی زیاتر!
کۆماری ئیسلامی ئیڕان که‌ هه‌نۆکه‌ ئاخرین په‌له‌قاژه‌کانی بۆ مانه‌وه‌ی له‌ ده‌سه‌ڵاتدا ده‌کات نه‌ ته‌نیا له‌م قاعیده‌ موسته‌سنا نیه‌ به‌ڵکو نمونه‌ێکی زۆر زه‌ق و به‌رچاویشه‌، به‌و جیاوازیانه‌ی که‌ کۆماری ئیسلامی که‌ دیکتاتۆڕیێکی ئایینیه‌ ده‌یان کێشه‌ و که‌لێن و که‌له‌به‌ری دیکه‌یشی هه‌یه‌ وه‌ک سه‌رکوتیی بیرجیاوازان، سه‌رکوت و هه‌ڵاواردنی ژنانی نیوه‌ی کۆمه‌ڵگا، هه‌ڵاواردنی که‌مایه‌تیه‌ ئایینی و ئه‌تنیکیه‌کان، سه‌رکوتی ڕۆژنامه‌ نوسان و کوشتنی ئازادی و دێمۆکڕاسی به‌ ناوی فه‌رهه‌نگی ڕۆژئاوایی و زۆر شتی دیکه‌ش که‌ که‌م تا زۆر هه‌مومان ده‌یانزانین و له‌م سی ساڵه‌ی ده‌سه‌ڵاتی ئه‌م ڕژیمه‌دا ته‌جروبه‌مان کردون.
کۆماری ئیسلامی ئێران له‌ سه‌ره‌تادا که‌ هێنایانه‌ سه‌ر و "ده‌سه‌ڵاتیان دایه‌ ده‌ستی"، بۆ سه‌قامگیر کردنی خۆی پێویستی به‌ خۆ ئیسپات کرن بوو. ئه‌وه‌ بوو که‌ به‌ فه‌توای خومه‌ینی که‌ له‌ وتاره‌ به‌ نرخه‌کانیدا ئابوری به‌ هیی که‌ر ده‌زانی، له‌ دژی هه‌مووان که‌وته‌ شه‌ڕ، هه‌ر له‌ بیرجیاوازانی ناوخۆییه‌وه‌ بگره‌ هه‌تا جیایی خوازان و به‌ ناو "کافرانی" ئه‌هلی ته‌سه‌نونی کوردستان و ئه‌وجار دوژمنی ده‌ره‌کیش سه‌دام حسینی ئه‌فله‌قی و هه‌روه‌ها ئیمپیریالیسته‌ شه‌رقی و غه‌ربیه‌کان که‌ هه‌مو ببونه‌ جندۆکه‌ و خراپه‌کار و ناموسوڵمان و کافر و کۆماری ئیسلامی ئێران به‌ ڕێبه‌رایه‌تی و فه‌رمانده‌یی خومه‌ینی ده‌بو بچێته‌ شه‌ڕی هه‌مو ئه‌م دوژمنانه‌ی ئیسلامی ڕاسته‌قینه‌ی ئیسنا عه‌شه‌ڕی که‌ خۆیان بوون، ئه‌ویش ته‌نیا لۆ ئیسپاتی خۆی! ‌
قافیله‌ی کوردستانیان به‌ شه‌ڕ و کوشتار و هه‌ڵاواردن به‌ هه‌مو شێوه‌ێکی نامرۆڤانه‌ و ناجوانمێرانه‌ به‌ چه‌ند ساڵانێک کۆتایی پێ هێنا و پێشمه‌رگه‌ی هێزی کوردستانیان تا ئه‌و دیو سنوره‌کان ڕاو نا. شه‌ڕی ئێڕاقیشی خومه‌ینی به‌ نا به‌دڵی به‌ خواردنه‌وه‌ی پیاڵه‌ی زه‌هر کۆتایی پێ هێنا و ڕژیم که‌ به‌ په‌له‌قاژه‌ که‌وتبو و هه‌ر ئان شه‌ڕی ده‌دۆڕاند و ده‌سه‌ڵاته‌که‌ی ده‌ڕوخا، به‌ ڕێنوێنی ئه‌وانه‌ی که‌ ئیتر له‌ شه‌ڕ هیلاک بوبون و به‌ شوێن به‌ ئینحیسار ده‌رهێنانی وڵاته‌وه‌ بوون کۆتایی پێ هێنا! ڕژیم ئێستا ئیتر هه‌م دوژمنه‌ ناوخۆییه‌کانی وه‌ده‌ر نابو و هه‌میش له‌ شه‌ڕی ده‌ره‌کی له‌ گه‌ڵ ئێڕاق ته‌واو بوبون، ئه‌وجار ڕه‌فسه‌نجانی دروشمی ئاوه‌دان کردنه‌وه‌ و سازه‌نده‌گی هێنایه‌ گۆڕ و ده‌ستی کرد به‌ ئینحیسار ده‌رهێنانی کارخانه‌ و مه‌زراکان و به‌نده‌رگاکان و فڕۆکه‌خانه‌کان! ئێستا ئیتر شه‌ڕێکی ئه‌وتۆ له‌ کارا نه‌بو بێجگه‌ له‌ شه‌یتانی گه‌وره‌ و ئیسڕائیل که‌ هه‌ردووکیان دوژمنانی ده‌ره‌کیی بوون و ڕژیم بۆ ڕاگرتنی دڵی نه‌ک گه‌لانی ناو ئێران به‌ڵکو ڕاگرتنی دڵی هه‌مو ئه‌و خه‌ڵکانه‌ی که‌ له‌ ده‌وری خۆیان کۆبوبونه‌وه‌ جار و بار جنێونامه‌ێکیان له‌ دژی ئه‌مریکا و ئیسڕائیل ده‌نوسی و جار و باریش له‌م لاو و له‌ولا کرده‌وه‌ێکی تێرۆریستی له‌ دژیان ده‌کرد وه‌ک بۆمبگوزاریه‌کانی سعودی له‌ دژی هێزه‌ نیزامیه‌ ئه‌مریکایه‌کان و بۆمبگوزاریه‌که‌ی ئاڕژانتین له‌ دژی ئیسڕائیلیه‌کان و هه‌روه‌ها تێرۆری زۆر که‌سایه‌تی سیاسی به‌رهه‌ڵستکاری رژیم له‌ ده‌ره‌وه‌ی وڵات وه‌ک کوشتنی سیاسه‌تمه‌داره‌ کورده‌کان و هتد.. به‌ڵام ئه‌مانه‌ هه‌مو ته‌نیا بۆ ڕاگرتنی دڵی ده‌ورو به‌ره‌کانیان بوو، له‌ ژێره‌وه‌ به‌ڵام ڕه‌فسه‌نجانی له‌ ڕێگای شیرکه‌ته‌ عه‌زیمه‌ نه‌وتی و گازیه‌کان له‌ گه‌ڵ ئه‌مریکایه‌کان و ئوروپایی و ڕوسی و ته‌نانه‌ت ئیسڕائیلیه‌کانیش په‌یمانه‌ میلیاردیه‌ کانی ده‌به‌ست و ئه‌مه‌ درێژه‌ی کێشا تا ئه‌وه‌ی که‌ له‌ ناو خه‌ڵک و وڵاتدا ده‌نگی دایه‌وه‌ و خه‌ڵک ناسناوی دزیان بۆ ڕه‌فسه‌نجانی و زۆر مه‌لای دیکه‌ش دانا. دیاره‌ له‌ ده‌وره‌ی سازه‌نده‌گی ڕه‌فسه‌نجانیدا سپای پاسدارانیش که‌ هێزێکی نیزامیه‌ و نه‌ک هێزێک بۆ بازرگانی کردن، به‌ڵام ئه‌وانیش که‌وتنه‌ به‌ ئینحیسار ده‌رهێنانی زۆر شوێنی ئابوری گرنگی ئێران و له‌ ڕه‌فسه‌نجانیه‌کان وه‌دوا نه‌که‌وتن. سپای پاسداران که‌ پشتیوانی شه‌خسی خامه‌نه‌یی و موجته‌بای کوری خامه‌نه‌یشی له‌ پشت بوو چوار ساڵ له‌مه‌ پێش به‌ هه‌زاران فێڵ و ته‌ڵه‌که‌ ئه‌حمه‌دینه‌ژادیان له‌ سندووقه‌کانی ده‌نگدان هێنا ده‌ر و کردیانه‌ سه‌رۆک کۆمار، سه‌رۆک کۆمارێک که‌ هیی ئه‌وان و بۆ ئه‌وان بێت و هه‌ر له‌ خۆیان واته‌ سپای پاسداران بێت!‌ ئه‌وجار ئه‌م ئینحیساراتانه‌ له‌م چوار ساڵه‌ی پێشودا زیاتر و زیاتر که‌وتنه‌ ده‌ست سپای پاسدارانه‌وه‌ که‌ وه‌زیفه‌ی ئه‌وان وه‌ک هێزێکی نیزامی پاراستنی ئه‌منیه‌ت‌ بون و نه‌ک بازرگانی و مه‌عامه‌له‌‌! به‌ دوا ئه‌م گه‌نده‌ڵکاریانه‌دا‌ کار گه‌یشت به‌ جێگاێک که‌ ئیتر ڕژیم له‌ ناوخۆیدا دووبه‌ره‌کی تێ که‌وت و شه‌ڕی ناوخۆیی ده‌سه‌ڵات بۆ تاڵان کردن و به‌ ئینحیسار ده‌رهێنانی باقیه‌که‌ی ئه‌وه‌ی که‌ مابو، کۆمه‌ڵگای ته‌قانده‌وه‌ و جه‌ماعه‌تێک که‌ هه‌ر له‌ خۆیان بوون و سه‌رده‌مانێک له‌ سه‌رکوتی ئازادیخوازاندا کۆتاییان نه‌ده‌کرد سوار ئه‌م شه‌پۆلانه‌ بوون و به‌ ناوی چاکسازی ده‌وڵه‌تی له‌ دژی ڕێبه‌ر و سپای پاسداران وه‌ستانه‌وه‌‌! دیاره‌ گه‌نده‌ڵیه‌کان ته‌نیا به‌ سپای پاسداران و ڕه‌فسه‌نجانیه‌کان کۆتایی پێ نایات، به‌ڵکو لیسته‌ێکی زۆر دور و درێژه‌ که‌ ته‌نیا مه‌گه‌ر سازمانه‌ ئه‌منیه‌تیه‌کان هه‌موی به‌ ڕێک و پێکی بزانن!
ئه‌م گه‌نده‌ڵیانه‌ کاتێک زیاتر ده‌رکه‌وتن که‌ له‌ کاتی ته‌بلیغاتی شانۆی هه‌ڵبژاردنی خولی ده‌یه‌می سه‌رۆک کۆماری له‌ تلویزیۆنه‌ ده‌وڵه‌تیه‌که‌یان شرت و شۆیان له‌ یه‌کتر برد و دزیه‌کانی یه‌کتریان له‌ به‌ر چاوی گه‌لانی ئێران و جیهان به‌ چاوی یه‌کتردا ده‌داوه و ناوی ڕه‌فسه‌نجانیشیان که‌ له‌ پشت پرده‌وه‌ بو هێنایه‌ مه‌یدان. ئه‌وجار که‌ شانۆی هه‌ڵبژاردن ته‌واو بوو و ئه‌حمه‌دینه‌ژادیان به‌ ساخته‌کاری له‌ سندوقه‌کان ده‌رهێنا‌ خه‌ڵکی وه‌زاڵه‌ هاتوو به‌ ناوی پشتیوانی له‌ ئیسڵاحخوازان، ئه‌سڵی نیزامییان نیشانه‌ گرتبوو و نایان به‌ ڕژیم و خامه‌نه‌یی و ئه‌حمه‌دی نه‌ژاد وته‌وه‌. به‌ڵام وه‌ک وتمان شه‌خسی خامه‌نه‌یی به‌ پشتیوانی سپای پاسداران، ئه‌مجاره‌ش ئه‌حمه‌دی نژادی پاسداریان که‌ ده‌ستی له‌ تێرۆره‌ ده‌ره‌کیه‌کانیشدا دیاره‌ له‌ سندوقه‌کان ده‌رهێناوه‌ و ئه‌مه‌ بووه‌ به‌هانه‌ێکی زۆر گرنگ بۆ خه‌ڵک که‌ بڕژێنه‌ سه‌ر شه‌قامه‌کان و شه‌پۆلێکی جه‌ماوه‌ری گه‌وره‌ی ناڕازی دژی حکومه‌ت دروست ببێت که‌ هه‌مومان دیتمان دوو حه‌وتو ئێرانی هه‌ژاند و تا ئێستاش هه‌ر که‌م تا کورت به‌رده‌وامه‌ و وا پێ ده‌چێت به‌ره‌و شۆڕشێکی کۆمه‌ڵایه‌تی گه‌وره‌ و سه‌رتاسه‌ری و کۆتایی هاتنی پڕ له‌ نفره‌ت ترین دیکتاتۆڕی سه‌رده‌م بڕوات!
ئه‌مه‌ ئاکام و سه‌رئه‌نجامی کولتوری به‌ ئینحیسار ده‌رهێنانی سه‌روه‌ت و سامانه‌کانی ناو وڵاتێکه‌ که‌ ڕژیمگه‌لێکی گه‌نده‌ڵ و نادێمۆکڕات، زاڵن به‌ سه‌ریدا و حکومه‌ت ده‌که‌ن و سه‌رئه‌نجامه‌که‌شیان ڕۆخانی نیزامه‌که‌یان به‌ ده‌ست گه‌لانه‌وه‌ و کێشرانی گه‌نده‌ڵانیش بۆ به‌ر ده‌م دادگاکانه‌. سه‌روه‌ت و سامانی هه‌ر وڵاتێک پێویسته‌ له‌ نێو خه‌زێنه‌ی دارایی وڵاته‌ کاندا بمێنێته‌وه‌ و یاسا به‌ ته‌واوی له‌ ده‌خل و خه‌رجه‌کانی ئاگادار بێت و هه‌ر کات ئه‌م سه‌روه‌ت و سامانه‌ زیاد بوو پێویسته‌ بۆ خوێندنگاکان و خوێندنی خۆڕایی منداڵان و لاوان و هاووڵاتیان، ده‌رمانگا و نه‌خۆشخانه‌کان، ڕێگا و بانی خۆڕایی و سه‌دان و هه‌زاران پێداویستی هاووڵاتیان خه‌رج بکرێت و نه‌ک کۆمه‌ڵێک کاسه‌ لێس که‌ به‌ ده‌وری حکومه‌ت و سه‌رکرده‌کانی حیزبه‌کانه‌وه‌ن و نه‌ک حیزبه‌کان خۆیان له‌ په‌ستا ئه‌م سه‌روه‌ت و سامانانه‌ بڕژێننه‌ حیساباتی ده‌ره‌کی خۆیان و وڵات و گه‌ل لێی بێ به‌ش بن و کۆمه‌ڵێکیش به‌ سه‌روه‌ت و سامانه‌ ئه‌فسانه‌یی و خه‌یاڵیه‌کان بگه‌ن‌!
کولتوری گه‌نده‌ڵی و به‌ ئینحیسار ده‌رهێنان له‌ وڵاتانی دواکه‌وتوو له‌ باری فه‌رهه‌نگیه‌وه،‌ زۆره‌ و له‌ چه‌ند ده‌یه‌ی ڕابردودا له‌ هه‌ندێک وڵاتی ده‌ور و به‌رمان دیتومانه‌ و ته‌جروبه‌مان کردووه‌. بۆیه‌ پێویسته‌ که‌ ئێمه‌ هه‌ر له‌ ئێستاوه‌ زۆر وریا بین و نه‌که‌وینه‌ داوی فه‌رهه‌نگی ئینحیساراتی بنه‌ماڵه‌یی و سه‌روه‌ت و سامانه‌کانی وڵات ته‌نیا هیی به‌شێک و بۆ کۆمه‌ڵێک نیه‌، به‌ڵکو بۆ هه‌مووانه‌ و بۆ ئاسایش و ئیستراحه‌ت و پێشکه‌وتنی فه‌رهه‌نگی و ئابوری و سیاسی کۆمه‌ڵگایه، نه‌ک بۆ پڕوکانه‌وه‌ و چه‌وساندنه‌وه‌ی کۆمه‌ڵگا و نه‌ک بۆ‌ دواکه‌وتنی فه‌رهه‌نگی و ئابوری و سیاسییه‌ و نه‌ک بۆ گه‌یشتنی جه‌ماعه‌تێک به‌ سه‌روه‌ته‌ ئه‌فسانه‌ییه‌کانه‌، به‌ڵکو بۆ هه‌مو کۆمه‌ڵگا و بۆ هه‌مو شارومه‌ندانه‌ و بۆ ئاسایش و ئه‌منیه‌تیانه‌! پێویسته‌ له‌ ئێستاوه‌ وریا بین، ته‌نانه‌ت له‌ دانه‌ ده‌ره‌وه‌ی ئیعلامیه‌ش وه‌ک نمونه‌ی ئه‌وه‌ی له‌م ڕۆژانه‌دا بۆ 28ی گه‌لاوێژ دراوه‌ته‌ ده‌ره‌وه‌ و کۆمه‌ڵێک ئینسان دیاره‌ به‌ مه‌به‌ستی پاک پێش ئه‌وه‌ی بیگه‌ێننه‌ به‌ر ده‌م ڕای گشتی له‌ ناو دائیره‌ی خۆیاندا واژۆیان کردووه و ئه‌وجار خراوه‌ته‌ به‌ر ده‌م ڕای گشتی، وریا بین! دیاره‌ من واژۆم کردووه‌ و به‌ هه‌وڵێکی چاکی ده‌زانم، به‌ڵام سه‌د بڕیا پێشتر پێشنیازه‌که‌ی‌ مه‌تره‌ح بکرایه‌ و ته‌نیا ڕای چل په‌نجا که‌س نه‌بوویایه‌ و باقیه‌که‌ش وه‌دوای که‌ون!! ‌‌
بۆیه‌ له‌ گه‌ڵ ڕێزم و به‌ بێ هیچ لایه‌نگریێک و کامیله‌ن بێ لایه‌ن و وه‌ک نمونه‌ ئینحیسارات له‌ شتێکی ئاوا بچوکه‌وه‌ ده‌ست پێ ده‌کات که‌ کۆمه‌ڵێک یا حیزبێک ده‌بن یا د‌ه‌کرێنه‌ خاوه‌نی بڕیارێک و ئه‌مه‌ش له‌ پاشه‌ ڕۆژ گه‌نده‌ڵی به‌ دواوه‌ دێت و ئاکام و سه‌رئه‌نجامی گه‌نده‌ڵیش، تێکچون و ڕوخانی نیزام و چه‌ند ده‌یه‌ دواکه‌وتنی کۆمه‌ڵگایه‌ له‌ هه‌مو بوارێکدا! ئه‌مڕۆکه‌ چاوی خه‌ڵک زۆر تیژتره‌ له‌ ڕابردوو و شعوری کۆمه‌ڵگاش به‌ ده‌یان قات چۆته‌ سه‌ره‌وه‌ و ئه‌گه‌ر زه‌مانێک ده‌ورانی کۆماری کوردستان بۆ هه‌ر ده‌ هه‌زار کوردێک یه‌ک مامۆستا بووه‌، ئه‌مڕۆکه‌ به‌ خۆشیه‌وه‌ هێنده‌ مامۆستا و خوێنده‌وار و ڕامیار و پزیشک و کارناس و ئه‌مانه‌مان زۆره‌ که‌ کۆمه‌ڵگا لێی ده‌ڕژێت و ده‌توانێت بۆ ده‌ره‌وه‌ی سنوره‌کانیشی ڕه‌وانه‌ کات. بۆیه‌ ئه‌گه‌ر ڕژیمی پاشایه‌تی ئێران چل ساڵ و کۆماری ئیسلامی ئێران سی ساڵ به‌رگه‌ی گه‌نده‌ڵیان گرت و دراوسێکان بیست ساڵ، ڕژیمی داهاتوی ئێمه‌ به‌ هۆی وشیاری خه‌ڵک ده‌ ساڵیش به‌رگه‌ی ناگرێت، بۆیه‌ پێویسته نیزامی‌ داهاتودا‌ ڕێز له‌ دێمۆکڕاسی، ڕێز له‌ شعوری کۆمه‌ڵگا و ڕێز له‌ که‌رامه‌ت و شه‌رعیه‌تی خۆیشی بگرێت و ده‌بێت ببێته‌ نمونه‌ له‌ هه‌مو ڕۆژهه‌ڵاتی ناوین و پێویسته‌ یاسا حاکم که‌ین و نه‌ک گه‌نده‌ڵ!!


26ی پوشپه‌ڕی 2709

تازه‌ بعد از سی سال، ایران شده‌ کردستان!!





Ayub Rahmani
rahmayub@yahoo.de


اینروزها ملتهای تحت ستم ایران در شهرهای مختلف شاهد چهره‌ی شاخص و واقعی جمهوری اسلامی ایران هستند که‌ با چه وقاحتی به‌ جان مردمان جان به‌ لب رسیده‌ی تحت ستم در این کشور افتاده‌اند و با چه‌ خشونتی تنها برای بقای پایه‌های حکومت پوسیده‌ و ارتجاعی خویش حتی از دست پرورده‌های خودشان نمی گذرند و حتی آنانی را که‌ سی سال است پا به‌ پای خودشان در سرکوب مردمان آزادیخواه دست داشته‌اند، امروز خود اینچنین مورد بی لطفی ڕهبر و نظامشان قرار گرفته‌ و دسته‌ دسته‌ در زندانهایی که‌ زمانی خودشان در آنجا زندانبان بودند، امروز زندانی میشوند. ‌
جمله‌ی ساده‌ و با مسمای‌ "ورق بر خواهد گشت" را همه‌ میشناسیم. آن به‌ معنای اینروزهاست و ورق آخوند جماعت هم بر گشته‌ است! زمانی آمدند و انقلابی را ربودند که‌ همین مردمانی که‌ حقوقشان را لگدمال میکنند و اینروزها مورد ضرب و شتم و حتی گلوله‌ و صرب قرار میدهند، با حضور با شکوه‌ خود در اعتراضات خیابانی و گسترده‌ مردمی و ریخته‌ شدن خون فرزندانشان آن انقلاب را سی سال قبل به‌ پیروزی رسانده‌ بودند. اینان اما مغول وار آمدند و انقلاب میلیونی مردم را ربودند و خود حکومتی نظامیتر و فاسدتر از آن یکی و اینبار عقیده‌تی و پوسیده‌ بر مردم تحمیل کردند. امروز بعد از سی سال که‌ عمر کوتاه دیکتاتوریشان به‌ سر آمده‌، دیگر همان را میکنند که‌ نظامیان شاهنشاهی میکردند و عاقبتش هم تسلیم اراده‌ پولادین مردم شده‌ بودند. این شب پرستان امروز فکر میکنند که‌ میتوانند این اراده‌ها را در هم بشکنند، غافل از اینکه اراده‌ و خشم میلیونها جان به‌ لب رسیده‌ را که‌ سی سال تمام سرکوب کردند، وقتی که‌ خروشید و همه‌ گیر شد، دیگر هرگز نمیتوان فرو نشاند، تازه‌ اول کار است و ایران شده‌ کردستان! به‌ این معنا که‌ مردم دیگر همانند کردستان سوای حکومتند و بیگانه‌ از آن، ره‌ خود را میپایند و به‌ آینده‌ ایرانی آزاد و دمکرات به‌ دور از این خفاشان مینگرند.

در کردستان اشغالی و میلیتاریزه‌ شده توسط جمهوری اسلامی، مردم تحت ستم کرد در ایالات کردستان از جمله‌ کرمانشاه و آذربایجان غربی و کردستان و ایلام و لرستان و خیلی از نقاط پراکنده‌ دیگر در خراسان و تالش و غیره‌ از همان فردای انقلاب ربوده‌ شده‌، به‌ این جمهوری غیر دمکراتیک و توتالیتر نه‌ گفتند. مردم کرد در رفراندمی که‌ سی سال پیش خمینی برای شرعیت دادن به‌ نظامش براه انداخته‌ بود یک "نه‌" به ‌بزرگی ایالات کردستان به‌ وی و نظامش گفتند و از این به‌ بعد بود که‌ شب پرستان کور و ضد آزادی و دمکراسی در کرستان با اعمال خشن ترین و وحشیانه‌ ترین شیوه‌ها مردم را به‌ اطاعت از خود و رهبر و نظامشان وادار میکردند. از طرفی مردم کردستان و احزاب سیاسی آن که‌ نتوانستند کوچکترین روزنه‌ امید به‌ دمکراسی و حقوق ملتها در گفت و گو با این رژیم بیابند و تنها با خشونت و سرکوب این رژیم هار از هوا و زمین روبرو میشدند، خود را به‌ ناچار بر علیه‌ سرکوبگریهای وحشیانه‌ رژیم و اشغال نظامی نیروهای سرکوبگر این رژیم مسلح کردند و عملا و ناخواسته‌ درگیر جنگی تحمیلی و نابرابر با رژیم در داخل شهرهای کردستان شدند. از طرف دیگر جمهوری اسلامی که‌ نتوانست و نخواست در کردستانی که‌ به‌ اشغال خود در آورده‌ بود به‌ خواسته‌های دمکراتیک این مردم پاسخ بدهد و به‌ ناچار به‌ شیوه‌های زور و سرکوب متوصل میشد، در نتیجه‌ با مقاومت مردم کرد و احزاب سیاسی روبرو شد. به‌ این ترتیب رژیم هرگز نتوانست در کردستان مانند بقیه‌ شهرهای ایران نفسی راحت بکشد و شبی را در این ایالات با خیال راحت به‌ صبح برساند. در نتیجه‌ هر بار خشن تر از بار دگر به‌ سرکوب و زندان و سیاهچاله‌ها و تیربارانهای دسته‌ جمعی جوانان این ملت متوصل میشد و اینکار را سی سال تمام در جلو چشمان حیرت زده‌ همگی ادامه‌ داد!‌ آری مردم کردستان هرگز نتوانستند تعلقی به‌ این رژیم پیدا کنند و هر بار که‌ رژیم نمایشنامه‌های انتخاباتی به‌ راه‌ میانداخت و در سرتاسر ایران بیشتر از نیمی از مردم به‌ پای صندوقهای رای برای نظام میرفتند، در کردستان انقلابی اما رژیم هر بار با صندوقهای خالی روبرو میشد و تنها نیروهای اشغالگر سپاهی و ارتشی و بسیجی بودند که در کردستان‌ اندک رای را برای رژیم در صندوقها میآنداختند.

با این سطور هر چند کوتاه شاید توانسته‌ باشم تصاویری از سی سال خشونت این رژیم در کردستان را به‌ خواننده‌ نشان دهم، اما هرگز نمیتوانم تلخیهای ایندوران، وقایع و رویدادهای درد آور، اعدامهای دسته‌ جمعی و تکی جوانان، آه‌ و ناله‌ زجر آور مادران داغ دیده‌ که‌ فرزاندانشان را به‌ گلوله‌ بسته‌ بودند و حتی اجساد به‌ خون خفته‌ اولادانشان را بهشان پس نمیدادند و یا اگر بعدها پس میدادند اجازه‌ تشیع جنازه‌ مناسب و درخور انسان و یا مراسم و یادمان بهشان نمیدادند، را نشان دهم. اضافه‌ بر اینها عقب نگاه‌ داشتن سیستماتیک و برنامه‌ ریزی شده‌ مردم این مرز و بوم از نظر اقتصادی، فرهنگی و علمی و غیره و غیره‌ همگی‌ نشان از سلطه‌گریهای فاشیستی ترین و هار ترین رژیمی را بر گرده‌ی مردم کردستان دارد که در بقیه‌ نقاط ایران اکثریتی از آن پشتیبانی میکردند. بنابراین و با زبانی دیگر در حالی که‌ رژیم جمهوری اسلامی با چنین قساوتی در سی سال گذشته‌ با مردم کردستان رفتار کرده‌ و میکند، در تهران و تبریز و مشهد و غیره‌ و غیره‌ اکثریت مردم در آرامش خیال پشتیبان این رژیم بودند و هر بار که‌ رژیم انتخاباتی را برای شرعیت دادن به‌ خود و هر چند نمایشی براه‌ انداخته‌ است، این مردم دسته‌ دسته‌ در صفهای طولانی به‌ پای صندوقهای نمایش انتخاباتی رفته‌ و به‌ رژیم شرعیت مردمی داده‌اند، چیزی که‌ در کردستان هر بار و مکررا در سی سال گذشته‌ عکس آن را دیده‌ایم.
اینک پس از سی سال مردم غیر کرد ایران متوجه‌ شدند که‌ رژیم دارد به‌ آنها دروغ میگوید و این اولین بار هم نیست که‌ چنین اتفاقی میافتد. چهار سال قبل هم دقیقا در انتخابات ریاست جمهوری بود که‌ رژیم به‌ انتخاب خود کسی را از صندوقهای ارای مردم بیرون آورد که‌ نا شناخته‌ بود و مردم به‌ وی رای نداده‌ بودند. اما خامنه‌یی دیکتاتور ایران ترجیح داده‌ بود که‌ برای حفظ مقام خویش و القاء فاشیستی ترین و پوسیده‌ ترین ایده‌ها به‌ مردمان جهان، کسی رئیس جمهور شود که‌ افاضات‌ دیکتاتور را مو به‌ مو اجرا کرده‌ و جو امنیتی جهان را متزلزل و خدشه‌دار کند. بنابراین بایستی احمدی نژاد انتساب میگردید. مردم آنموقع کمتر به‌ خامنه‌یی و نظام شک کرده‌ بودند، اما وقتی که‌ کارنامه‌ احمدی نژاد را در چهار سال گذشته‌ دیدند، اینبار به‌ جد برای بر کناری وی در بیست و دوم خرداد ماه‌ امسال به‌ پای صندوقها رفتند. اما تردست همیشگی اینبار هم احمدی را از ارای میلیونی مردم بدون توجه‌ به‌ ارای آنها بیرون آورد، تازه‌ مردم متوجه‌ شدند که‌ چه‌ فریب بزرگی از دست آخوند جماعت خورده‌اند و سی سال اکثریتشان پشتیبانش بودند! ایندفعه‌ وقتی که‌ مردم خود متوجه‌ شدند که‌ اکثریت عظیمشان به‌ اصلاح طلبان حکومتی رای داده‌اند که‌ آنان نیز خود در درون حکومت هستند و سالهای سال به‌ این نظام خدمت کرده‌اند و در کشتار مخالفان دست داشته‌اند و در بقائ آن نظام تا به‌ امروز سهیم بوده‌اند، اما با این شرایط هم رای مردم مثل همیشه‌ حساب نشده‌ و خوانده‌ نمیشود، به‌ دروغهای رژیم پی بردند و صدای اعتراضات خویش را بالا بردند که‌ دیدیم رژیم اینبار هم صدایشان را نمی خواهد بشنود و اراده‌ آنها را دست کم گرفته‌ و میگیرد.

بلی ایران تازه‌ شده‌ کردستان و رژیم دیگر دارد روز به‌ روز بیگانه‌تر از آن اکثریت عظیم مردمی میشود که‌ روزگاری پشتیبانش بودند. دیگر اینروزها برای رژیم فرق نمیکند که‌ آیا مخالفانش کرد هستند یا خودی، هدف رژیم البته‌ بیهوده‌ تنها بقای ستونهای پوسیده‌ خویش و حفظ نظام و اقتدار خود است. غافل از اینکه‌ تمام شکهای مردم در مورد رژیم امروز دیگر به‌ یقین تبدیل شده‌اند. رژیم غافل است از اینکه‌ در سرکوب مردم تا به‌ حال در چند روز گذشته‌ دهها معترض به‌ نظام را که‌ تنها برای پس گرفتن آرای خود، که‌ به‌ صندوق انداخته‌ بودند در جلو چشمان جهانیان به‌ گلوله‌ بسته‌اند، ریختن به‌ نا حق این خونها ابتدای نابودی خودشان است. خون ریخته‌ شده‌ی همین جوانان بود که‌ گل انقلاب 1357 را شکفت و اینان آن انقلاب را صاحب شدند. اما انقلاب آینده‌ مردمی دوباره‌ در راه‌ است، انقلاب آینده‌ خون خود را داد و گل آن هم بزودی خواهد شکفت، چرا که‌ تنها خونهای ریخته‌ شده‌ هستند که‌ گل انقلابها را میشکفند و این درس تاریخ خونین ماست، کردستان مثل همیشه‌ بهوش است!

01.04.2709 -- 22.06.2009

ئاڵۆزی‌ هزره‌کان له‌ ڕۆژهه‌ڵاتی کوردستان به‌ره‌و چ ئاقارێکی بردوین و ده‌بێ چ بکه‌ین؟


Ayub Rahmani
rahmayub@yahoo.de
چاکسازی یا خۆ ڕێفۆرم یه‌ک له‌و چه‌مکانه‌یه‌ که‌ له‌م ساڵانه‌ی دواییدا زۆربه‌ی لایه‌نه‌‌ سیاسیه‌کانی کوردستان به‌ گشتی و ڕۆژهه‌ڵاتی کوردستان به‌ تایبه‌تی توشی ئاڵۆزیێکی سه‌یر و سه‌مه‌ره‌ کردووه‌ و ئه‌مه‌ خۆی به‌ مانای گوزه‌ره‌، واته‌ ئێمه‌ له‌ قۆناخی گوزه‌رداین‌. چاکسازی له‌ خۆیدا نه‌ ته‌نیا هیچ ئاڵۆزیێکی تێدا نیه به‌ڵکو زۆر لازم و زه‌روریشه‌‌. بۆیه‌ هه‌ر کات که‌سانێک یا ڕێکخراوێک بیانهه‌وێت له‌ گه‌ڵ ڕه‌وتی ڕوداوه‌کان و له‌گه‌ڵ زه‌مانه‌ بڕۆنه‌ پێش، پێویستیشه‌ که‌ هاوکات ئه‌مانیش دایمه‌ له‌ خۆ نوێ کردنه‌وه‌ی بیر و تاکتیک و ستڕاتیژیدا بن و له‌ ئاڵ و گۆڕه‌کان وه‌دوا نه‌که‌ون. ئه‌وه‌ی ئاڵۆزی دروست ده‌کات مرۆڤه‌کان خۆیانن و نه‌ک ئه‌وه‌ی که‌ چاکسازی ئاڵۆزی دروست بکات. نمونه‌ێک بۆ شیکاری مه‌به‌سته‌که‌م دێنمه‌وه‌، زۆر که‌س یاری شه‌تڕه‌نج ده‌زانن و له‌و یاریه‌ حه‌ساس و دژواره‌دا، سه‌نگه‌ربه‌ندی و جه‌بهه‌، پشتی سه‌نگه‌ر و پشتی جه‌بهه‌، تاکتیکی دروست و ستڕاتێژی له‌ گرنگترین ئه‌رکه‌کانن. دایمه‌ فه‌داکاری پیاده‌ و ئه‌وانی تریش بۆ خستنه‌ ته‌ڵه‌ی وه‌زیر و فیل و ئه‌سپ و قه‌ڵعه‌ی حه‌ریف و بۆ شاخ و ماتی شا له‌م یاریه‌دا ناگوزیره‌، واته‌ پێویسته‌ بکرێت. هه‌ر کام له‌ لایه‌نه‌کان ئه‌گه‌ر یه‌ک دوو سه‌نگه‌ری قایم که‌ پێشتر وه‌ک قوفڵ و به‌ست و به‌ پشت به‌ستنی مۆره‌کان به‌ یه‌کتر له‌ کاتی ئاساییدا دروستی کردون له‌ کتوپڕ به‌ هه‌ڵه‌ێک له‌ ده‌ست بدات، ئه‌وا به‌ ئاسانی جێی خۆی ناگرێته‌وه‌ و ئه‌گه‌ر یاریزانێکی باش نه‌بێت، هه‌ر به‌ له‌ ده‌ست دانی ئه‌و یه‌ک دوو سه‌نگه‌ره‌ ده‌بێته‌ هۆی دۆڕاندنی یاریه‌که‌. چاکسازی ڕێک ئه‌و حاڵه‌ته‌یه‌ که‌ یه‌ک دوو سه‌نگه‌ر که‌ پێشتر به‌ شێوه‌ی سونه‌تی قایم کرابو له‌ ده‌ست ده‌چێت، واته‌ هه‌ندێک که‌س وه‌ک پێشتر بیر ناکه‌نه‌وه‌ و سوستیێک دروست ده‌بێت و سه‌نگه‌ره‌کان له‌ کیس ده‌چن. ئالێره‌دا ڕێبه‌رێکی کاریزمای خاوه‌ن ئوتوریته‌ که‌ ده‌بێته‌ یاریزانی چاک ده‌توانێت به‌و حاڵه‌ش یاریه‌که‌ نه‌دۆڕێنێت، ئه‌گه‌ر یاری زانی چاک نه‌بێت، یاریه‌که‌ ده‌دۆڕێت!
چه‌مکی ڕێفۆرم یا چاکسازی و ئاڵ و گۆڕ که‌ هۆی سه‌ره‌کی لێکترازانی حیزبه‌کانی ڕۆژهه‌ڵاتی کوردستان له‌ دوو – سێ ساڵی ئه‌خیردایه‌ و ئه‌مڕۆکه‌ بۆته‌ هۆی دووبه‌ره‌کی و چه‌ند به‌ره‌کی له‌ ناو ئه‌م حیزبانه‌دا و به‌ره‌و دیارده‌ێکی پڕژ و بڵاوی بردون، له‌ ڕۆژئاوای کۆنه‌وه‌ سه‌ری هه‌ڵداوه‌ و ده‌گه‌ڕێته‌وه‌ بۆ ده‌ورانی هاتنه‌ده‌ر و گوزه‌ر له‌ تۆتالیتاریزم و تاک ده‌سه‌ڵاتیه‌وه‌ و ڕۆیشتن به‌ره‌و دێمۆکراسی و ئازادیه‌ گشتیی و تاکه‌ که‌سیه‌کان و به‌ره‌و لیبێرته‌ و لیبڕالیزم. ڕۆژئاوا ئه‌م قۆناخه‌ی‌ له‌ مێژه‌ تێپه‌ڕاندوه‌ و ئه‌م تێپه‌ڕانه‌ که‌ له‌ ڕۆژئاوادا له‌ چه‌ند سه‌ده‌ی ڕابردو ده‌ستی پێ کردبو و ئه‌مڕۆکه‌ ئیتر کۆتایی پێ هاتووه‌، هه‌رگیز به‌ بێ کێشه‌ و بوحڕان و موشکیله‌ نه‌بووه و ڕۆژئاوا له‌و ده‌ورانی گوزه‌ره‌دا توشی جۆره‌ها شه‌ڕ و کوشتار و شۆڕشی ناوخۆیی و ئه‌مانه‌ بووه‌، به‌ڵام وه‌ک وتم ئه‌مڕۆ له‌ ڕۆژئاوا ئه‌م قۆناخه‌ تێپه‌ڕێندراوه‌‌. سه‌رکه‌وتن له‌و قۆناخه‌دا له‌ وڵاتانی ڕۆژئاوایی له‌ یه‌که‌م هه‌نگاودا به‌ ڕه‌ت کردنه‌وه‌ی توند و تیژی نواندن له‌ دژی یه‌کتر و ته‌حه‌مولی بیری جیاواز و دوهه‌م به‌ هاتنه‌ ئارا و پیاده‌ کردنی هزری لیبڕالیزم جێ به‌ جێ بوو. واته‌ په‌یڕه‌وی کردنی دێمۆکڕاسی، مافی مرۆڤ، ئازادی تاک، به‌ هێز بونی یاسا و ڕێز گرتنی تاک و کۆمه‌ڵ له‌ یاسا ئینسانیه‌کان، به‌رابه‌ری کۆمه‌ڵایه‌تی و ئه‌سڵی ئینساف و جیایی ئایین له‌ ده‌وڵه‌ت یا سێکولاریته‌ و به‌ هه‌مو ئه‌مانه توانرا ئه‌و قۆناخه‌ به‌ سه‌رکه‌وتویی پشت گوێ بخرێت و ئه‌وجار ژیانێکی نوێ که‌ له‌وێدا ڕێز له‌ مرۆڤ بگیردرێت هاته‌ ئاراوه‌ و هه‌ر ئه‌مه‌ بووه‌ هۆی پێشکه‌وتنی مرۆڤ له‌و وڵاتانه‌ ته‌قریبه‌ن له‌ هه‌مو بواره‌کاندا. ‌
ئێمه‌ گه‌لانی وڵاتانی ڕۆژهه‌ڵاتی هێشتا له‌ سه‌ره‌تای ئه‌و قۆناخه‌داین و ئه‌گه‌ر چی ته‌جروبه‌ی ڕۆژئاواشمان هه‌یه‌ و خوێندنه‌وه‌مان بۆی هه‌بووه‌، به‌ڵام که‌ دێین چاکسازی بکه‌ین، خراپ و ئاڵۆزی ده‌که‌ین! بۆچی؟
یه‌که‌م ئه‌وه‌ی که‌ ئێمه‌ هێشتا توند و تیژیمان ڕه‌ت نه‌کردۆته‌وه‌ و بگره‌ کاتێک له‌ ناو حیزبه‌کاندا باسی چاکسازی هاته‌ ئاراوه‌ له‌ ناوه‌وه‌ که‌وتنه‌ گیانی یه‌کتر و وڵامی چاکسازی له‌ لایه‌ن هه‌ر دوک لاوه‌ به‌ کوته‌ک دراوه‌ و دووهه‌میش ئه‌وه‌یه‌ که‌ ئێمه‌ هێشتا کێشه‌ی دوگم باوه‌ڕیمان هه‌یه‌! باوه‌ڕ په‌یدا کردنی مرۆڤێک یا خۆ ئه‌گه‌ر واوه‌تر بڕۆین باوه‌ڕ په‌یدا کردنی کۆمه‌ڵگاێک به‌ هه‌ر شتێک، ئێستا ئایین بێت یا هزرێکی عیلمانی و سوسیالیستی و هتد. له‌ یه‌ک شه‌و و ڕۆژدا و له‌ ئه‌مڕۆوه‌ بۆ سبه‌ینێ شکڵ ناگرێت‌، به‌ڵکو باوه‌ڕ په‌یدا کردن به‌ هه‌ر هزرێک یه‌که‌م له‌ زه‌ڕوره‌تێک و پێداویستیێکی ئه‌و مرۆڤه‌ یا خۆ ئه‌و کۆمه‌ڵگایه‌ و دووهه‌م له‌ پڕۆسه‌ێکی درێژتر و تولانیتردا شکڵ و قالب ده‌گرێت، جا ئیتر گرنگ نیه‌ که‌ ئه‌و باوه‌ڕه‌ چاک یا خراپ، ڕاست یا چه‌پ، عیلمانی یا ئایینی و هتد. بێت. ڕه‌نگه‌ی ئه‌وه‌ی من پێم چاکه‌ تۆ پێت خراپ بێت و به‌ پێچه‌وانه‌که‌شی، به‌ڵام خاڵی ناوه‌ڕاستیش هه‌یه‌ که‌ پێویسته‌ هه‌ر دولامان بیدۆزینه‌وه‌، یا خۆ له‌گه‌ڵ پاراستنی بیری خۆمان ڕێز له‌ بیری ئه‌وی تریش بگرین. به‌ پێچه‌وانه‌ی ئه‌مه‌ش هه‌ر دروسته‌ و بگره‌ قورستریشه‌ که‌ یه‌کێک یا کۆمه‌ڵگاێک له‌ باوه‌ڕێک که‌ هه‌یه‌تی جودا ببێته‌وه و ئه‌میشیان خۆی هه‌م پێویستیێکی لازمه‌ و هه‌میش کات و زه‌مان‌! باوه‌ڕیش خۆی له‌ خۆیدا هیچ کێشه‌ێکی تێدا نیه‌ و هه‌ر کاس ئازاده‌ چۆن بیر ده‌کاته‌وه‌ و باوه‌ڕ به‌ چی په‌یدا ده‌کات، کێشه‌که‌ به‌ڵام لێره‌دایه‌ که‌ دوگم باوه‌ڕی په‌یدا ده‌بێت و هه‌ر که‌س باوه‌ڕی به‌ شتێک په‌یدا کرد، ئه‌وجار به‌س ئه‌م باوه‌ڕه‌ی خۆی به‌ ڕاست بزانێت و هه‌مو ئه‌وانیتر به‌ خراپ و لاواز و له‌ دژی خۆی ببینێت. جا ئا له‌م دوگم باوه‌ڕیه‌وه‌ و له‌م موتڵه‌ق گه‌راییه‌وه‌یه‌ که‌ کێشه‌کان سه‌رهه‌ڵده‌ده‌ن و ئه‌ویش خه‌تای مرۆڤه‌ و نه‌ک هیچی تر! نمونه‌ی ئه‌م وتانه‌ که‌م نین و ده‌توانین ده‌یان و سه‌دان نمونه‌ ناوبه‌رین وه‌ک په‌یدا بونی تازه‌ترین هزر له‌ ئێستای ئێراندا که‌ به‌ ناوی جوڵانه‌وه‌ی سه‌وز په‌یدا بووه‌ و کۆمه‌ڵانی خه‌ڵکی وه‌زاڵه‌ هاتوی بنده‌ستی ئێران له‌ ناوه‌وه‌ و له‌ ده‌ره‌وه‌ ئه‌مڕۆکه‌ هه‌ر ڕۆژ زیاتر له‌ ڕۆژانی پێشوتر به‌م جوڵانه‌وه‌یه‌ په‌یوه‌ست یا مولحه‌ق ده‌بن. ئه‌م جوڵانه‌وه‌ ئه‌گه‌ر چی له‌م ئاخرانه‌دا خۆی نواند، به‌ڵام بناخه‌ی زۆر له‌ مێژه‌ دروست بووه‌ و هه‌ر ده‌بو ئیتر گوڵ بکات و مادامیش گوڵی کرد، ئه‌وجار بێشک به‌هره‌ و سه‌مه‌ریش ده‌دات. که‌واته‌ باوه‌ڕێکی نوێ له‌ ناو گه‌لانی بنده‌ستی ئێراندا گوڵی کردووه‌ و پێک هاتووه‌. هیوادارم ئه‌م جاره‌ دوگمایه‌تی تێیدا به‌ هێز نه‌بێت، به‌ڵکو هه‌مو موئته‌له‌فه‌کانی لیبڕالیزم و دێمۆکڕاسی تێیدا گه‌شه‌ بکه‌ن و ئه‌منیه‌ت و ئاسایش، ئێستا له‌ سه‌ره‌تاوه‌ نیسبیش بێت ئه‌و ناوه‌ بگرێته‌وه! ئه‌مه‌ ئاواته‌ هێشتا!‌‌
یا نمونه‌ی کۆماری ئیسلامی له‌ ئێران که‌ سی ساڵ له‌مه‌ پێش پایه‌کانی خۆی له‌سه‌ر پڕوکاوترین و کۆنترین باوه‌ڕه‌کان دامه‌زراند، به‌ڵام زۆرینه‌ێکی بێ وێنه‌ له‌ ئێران حازر بوون گیانی خۆیان بۆ ئه‌م باوه‌ڕه‌ کۆن و پڕوکاوه‌ شیعه‌گه‌ریانه‌‌ بده‌ن که‌ پێشتر زه‌مینه‌ی له‌ ناو خه‌ڵکدا هه‌بو و له‌ هه‌شت ساڵ شه‌ڕی دواکه‌وتوانه‌ی ئێران و ئێڕاقدا و هه‌روه‌ها له‌ سه‌رکوتی بێ وێنه‌ی گه‌لی ئازادیخوازی ڕۆژهه‌ڵاتی کوردستان شاهیدی ئه‌م ئیدیعایه‌ی من بوین و هه‌مومان ده‌زانین که‌ چلۆن پاسدار و به‌سیج به‌ دروشمی "خومه‌ینی حوکمی جیهادم پێ به‌‌" ده‌چونه‌ جه‌بهه‌کانی شه‌ڕ و مه‌یدانه‌کانی مین و له‌ کوردستان بۆ دڵخۆش کردنی خومه‌ینی و به‌ جێ هێنانی حوکمی جیهادی ئه‌و، ده‌سته‌ ده‌سته‌ لاوانی کوردیان تیرباران ده‌کرد. ئه‌و سه‌رکوته‌ی گه‌لی کوردستان به‌ ناوی باوه‌ڕ که‌ تا به‌ ئه‌مڕۆکه‌ش هه‌ر به‌رده‌وامه، ئێستا نه‌ک به‌و شێوه‌ی ساڵانی پێشوتر، به‌ڵام به‌ شێوه‌ و فوڕمی نوێوه‌ هه‌ر به‌رده‌وامه‌ و کۆمه‌ڵێک به‌ ناو "مرۆڤی" عه‌قیده‌تی سه‌ر به‌ کۆماری ئیسلامی زۆر نامرۆڤانه‌ له‌ کوشتن و بڕینی گه‌لی کوردستان و هه‌ر هه‌مو ئه‌وانه‌ی که‌ وه‌ک ئه‌وان بیر ناکه‌نه‌وه‌ له‌ هیچ کرده‌وه‌ێک سڵ ناکه‌ن و به‌ ناوی باوه‌ڕ مڕۆڤ ده‌کوژن‌!
وه‌ک ئاگادارین له‌ زۆربه‌ی وڵاتانی ڕۆژئاوایی هه‌وڵ دراوه‌ و هه‌وڵیش ده‌درێت که‌ بنه‌ماکانی مافی مرۆڤ که‌ له‌ چاکسازی دوای ڕێنێسانسی ئوروپاوه‌ ده‌ستی پێ کردبو به‌ باشترین شێوه‌ بپارێزرێت. دیاره‌ هیچ کات و له‌ هیچ شوێنێک نه‌توانراوه‌ ئه‌و شته‌ی که‌ له‌ تێئۆریدا فۆڕموله‌ کراوه‌ به‌ کرده‌وه‌ش له‌ سه‌دا سه‌د په‌یڕه‌وی بکرێت، بڵام هه‌ر هیچ نه‌بێت تا حه‌دێکی زۆر توانراوه‌ له‌ به‌شێک له‌ وڵاته‌کان مافی مرۆڤ و دێمۆکڕاسی و ئازادیه‌ تاکه‌ که‌سیه‌کان و حکومه‌تی قانونمه‌ند په‌یڕه‌وی بکرێت. له‌ هه‌مو گرنگتر ئه‌وه‌یه‌ که‌ توند و تیژییان به‌رانبه‌ر به‌ ڕای دژی خۆیان به‌ ته‌واوی بن بڕ و قه‌ده‌غه‌ کردووه‌ و له‌م ڕه‌وشته‌ که‌ڵک وه‌رناگیردرێت یا زۆر به‌ ده‌گمه‌ن. دیاره‌‌ ناکرێت چاو له‌ هه‌ڵه‌کانیش که‌ هێشتا مه‌وجودن نه‌که‌ین، بۆ نمونه‌ هه‌ندێک جار به‌رژه‌وه‌ندی حکومه‌ته‌‌ ده‌سمایه‌داره‌کان وای کردووه‌ که‌ به‌ چه‌شنێک هێرش بکه‌نه‌ سه‌ر ئه‌م ده‌ستکه‌وته‌ کۆمه‌ڵایه‌تیانه‌ی که‌ له‌ ڕۆژئاوادا به‌ هۆی تێئۆریزه‌ و فۆڕموله‌ کردنی فیله‌سوفه‌ لیبڕاڵه‌کانه‌وه‌ و هاوکات و گرنگتر له‌ هه‌مو خه‌بات و موباریزاتی خه‌ڵکه‌وه‌ و به‌ تایبه‌ت ڕۆشنبیران و هونه‌رمه‌ندان و دێمۆکڕاسیخوازان و پێشکێسوه‌تان و پارێزه‌رانی مافی مرۆڤه‌وه‌ به‌ ده‌ست هاتوون. واته‌ هێرش کردنه‌ سه‌ر ده‌ستکه‌وته‌ کۆمه‌ڵایه‌تیه‌کانی خه‌ڵک یا خۆ کێشه‌ی چه‌وسانه‌وه‌ و چه‌وساندنه‌وه‌ی کرێکار و چینی حه‌قده‌ست خۆری کۆمه‌ڵگا، ئه‌ویش به‌ ناوی به‌رژه‌وه‌ندی وڵاته‌کانیان هێشتا هه‌ر هه‌یه‌ و بۆ ئه‌م مه‌به‌سته‌ش به‌ڵام سه‌ندیکا کرێکاریه‌ قانونیه سه‌ربه‌خۆ‌کان چالاکن و جار و بار بۆ ده‌ستکه‌وتی زیاتر و یا کاتێک هێرش بکرێته‌ سه‌ر مافه‌کانی کرێکاران، ئه‌وجار مانگرتنی گشتی وه‌ڕێ ده‌خه‌ن و زۆر جار سه‌رکه‌وتن وه‌ده‌ست دێنن.

ئێمه‌ چی بکه‌ین؟
دیاره‌ ئه‌م چی بکه‌ینه‌ وه‌ک ئه‌وی لێنین نیه‌! له‌و قۆناخه‌ی که‌ لێنین تێیدا ده‌ژیا نیزیک سه‌د ساڵ تێ په‌ڕیوه‌. ئه‌وکات کێشه‌کان به‌ شه‌ڕ چاره‌سه‌ر ده‌کران، ئێستا له‌م قۆناخه‌ نوێیه‌دا شه‌ڕ ڕه‌ت ده‌کرێته‌وه‌ و گوێ گرتن له‌ یه‌کتر و ڕێز گرتن له‌ یه‌کتر و مافی مرۆڤ قسه‌ی یه‌که‌م ده‌کات. له‌ وڵامی ئه‌م چی بکه‌ینه‌دا پێویسته‌ بڵێم که‌ ده‌بێت له‌ چاکسازیدا به‌رده‌وام بین و وه‌ک له‌ سه‌روه‌ وتم، کێشه‌ له‌ چاکسازیدا نیه‌ به‌ڵکو کێشه‌ له‌ چۆنیه‌تی بردنه‌ پێشی ئه‌و ئیسڵاحاتانه‌یه‌. کاتێک ده‌مان هه‌وێت چاکسازی بکه‌ین و بۆ ئه‌وه‌ی که‌ ئاڵۆزی و پێکدادان دروست نه‌بێت، ئه‌م خاڵانه‌ گرنگن که‌ له‌ به‌ر چاو بگیردرێن:
گرنگترین ئه‌وه‌یه‌ توند و تیژی و ئه‌فکاری شه‌ڕخوازانه‌ به‌ ته‌واوی وه‌لا بنرێت!
یه‌کتر ته‌حه‌مول که‌ین و ڕێز له‌ بیری جیاواز بگرین و تۆڵێڕانس له‌ خۆمان نیشان به‌ین!
بزانین که‌ هیچ شتێک موتڵه‌ق نیه‌ و ئه‌گه‌ر گریمان تێئۆریێک دوێنێ باش بووه‌، ڕه‌نگه‌ ئه‌مڕۆ خراپ بێت و به‌ عه‌کسیشه‌وه‌ هه‌ر وایه‌، بۆیه‌ هه‌مو شت نیسبییه‌ و له‌ هه‌ر هزرێکدا چاک و خراپ هه‌یه و ئه‌وه‌ش که‌ له‌ مێشکی دانه‌ دانه‌ی ئێمه‌دایه‌ خاڵی باش و لاوازیشیان تێدایه‌، ده‌توانین به‌ڵام به‌ چاکسازی به‌ره‌و پێڕفێکسیۆن هه‌نگاو هه‌ڵ بێنین‌!‌
ڕێز له‌ حاکمیه‌تی زۆرینه بگیردرێت!
زۆرینه‌ی براوه‌ مافی که‌مایه‌تیه‌کان پێشێل نه‌کات!
هه‌وڵ دان بۆ دامه‌زرانی حکومه‌تێکی یاسایی، پاڕله‌مانی دێمۆکڕات که‌ یاسا تێدا به‌ هێز بێت!
ڕێز گرتنی یاسایی له‌ ئازادیه‌کان، به‌ تایبه‌ت ئازادی تاک، ئازادی به‌یان، ئازادی بیر و باوه‌ڕ، ئازادی ڕێکخراوه‌یی و زۆر شتی ورد و درشتی دیکه‌ش...!
هه‌وڵی ئازادانه‌ی که‌مینه‌ سیاسیه‌کان بۆ بون به‌ زۆرینه‌ له‌ ڕێگای یاسایی و به‌ بێ توند و تیژی نواندن!
پاراستنی مافی که‌مایه‌تیه‌کان، ئایینی و ئه‌تنیکی و ڕه‌نگی پێست و جنسیه‌ت و چکۆله‌ و گه‌وره‌!
پاراستن و په‌یڕه‌وی کردنی مافه‌کانی مرۆڤ!
به‌ جێ هێنانی ئه‌سڵی عه‌داڵه‌تی کۆمه‌ڵایه‌تی!
به‌ جێ هێنانی ئه‌سڵی ئینساف له‌ دادگاکاندا!
پاراستن و ڕێز گرتن له‌ به‌رژه‌وه‌ندی نه‌ته‌وه‌یی (گرنگه‌)
ڕه‌ت کردنه‌وه‌ی به‌رژه‌وه‌ندی تاکه‌ که‌س (له‌ ناو حکومه‌تدا) و تاکه‌ حیزب و تاکه‌ بنه‌ماڵه‌!
هاوکات هه‌مو شارومه‌ندێک ده‌بێت له‌ ئیمکاناتی مه‌وجود، ئه‌وه‌نده‌ی هه‌یه‌ به‌ یه‌کسان به‌هره‌مه‌ند بێت!
پێشگرتنی یاسایی له‌ گه‌نده‌ڵی و پاوانخوازی!
............

مادام ئێمه‌ له‌ کات و سات و قۆناخی گوزه‌رداین، پێویسته‌ که‌ ئه‌م خاڵانه‌ و زۆر خاڵی دیکه‌ش بناسین و ئه‌گه‌ر به‌ هۆی حکومه‌ته‌ ئیستیبدادیه‌کانی تا ئێستاوه‌ خراپ به‌ خه‌ڵک ناسێندراون یا خۆ سو ئیستیفاده‌یان لێ کراوه‌، پێویسته‌ له‌ ڕێگای کارناسه‌وه‌ و میدیاکان زیاتر له‌سه‌ر ئه‌م خاڵانه‌ ڕۆشنگه‌ری بۆ خه‌ڵک بکرێت و پێویسته‌ ئه‌ندامانی حیزبه‌کان به‌ باشی ئه‌م خاڵانه‌ بناسن!


7ی گه‌لاوێژی 2709

نیشتمان - نه‌ته‌وه‌ - ناسنامه‌ - مافی مرۆڤ

سڵاوێکی گه‌رم و گه‌ش له‌ هه‌مو خوێنه‌رانی خۆشه‌ویستی ئه‌م دێڕانه‌!
ناوی ئه‌م ماڵپه‌ڕه‌ سێدانه‌ نون و یه‌کدانه‌ میمه‌! واته‌ سێ نون وه‌ک نیشتمان و نه‌ته‌وه‌ و ناسنامه‌ و یه‌ک میم واته‌ مافی مرۆڤ.
ڕه‌نگه‌ پرسیاری زۆربه‌ی ئێوه‌ی به‌ڕێز ئه‌مه‌ بێت‌ که‌ بۆچی ئه‌م چوار وشه‌م هه‌ڵبژاردووه‌؟
له‌ وڵامدا ده‌تونم بڵێم که‌ ئێمه‌ی گه‌لی کوردستان مێژووێکی خوێناویمان پشت سه‌ر ناوه‌ و ئه‌مه‌ش به‌و مانایه‌ نیه‌ که‌ ئێمه‌ شه‌ڕ خوازین و هه‌ر بۆیه‌شه‌ مێژووه‌که‌مان خوێناویه‌، نا به‌ هیچ شێوه‌ێک ئێمه‌ گه‌لێکی شه‌ڕ خواز نه‌بوینه‌ و هه‌نۆکه‌ش شه‌ڕ خواز نین، به‌ڵکو ئه‌وه‌ حکومه‌تانی دیکه‌ بون که‌ دایمه هێرشیان هێناوه‌ته‌ سه‌ر نیشتمان و زێدی ئێمه‌ و له‌م پێناوه‌دا ئێمه‌ی کورد ته‌نیا به‌رگریمان له‌ خۆمان کردووه‌ و هه‌رگیز تموحی داگیر کردنی زێدی که‌سمان نه‌بووه‌، به‌ڵام هه‌وڵمان داوه‌ له‌ بست به‌ بستی نیشتمانمان تا ئه‌و جێگایه‌ی که‌ توانیبێتمان به‌رگری بکه‌ین. دیاره‌ له‌م به‌رگریانه‌دا ئێمه‌ سه‌رکه‌وتو نه‌بوین و دو جار زێدمان دابه‌ش کراوه‌ و هه‌نۆکه‌ش هه‌ر به‌ داگیر کراوه‌یی ماوینه‌وه‌. جارێک له‌ ساڵی 1514 به‌ هۆی په‌یمانی چاڵدێران (که‌ ده‌شتێکی کوردستان له‌ پشت ورمێیه‌) له‌ به‌ینی دو داگیر که‌ری ئێرانی سه‌فه‌وی و تورکیه‌ی عوسمانیدا زێدمان دابه‌شکرا. جاری دوهه‌م به‌ دوا کۆتایی شه‌ڕی یه‌که‌می جیهانیدا که‌ نیشتیمانی ئێمه‌ بوبوه‌ شوێنی ته‌ڕاتێنی ته‌ره‌فه‌کانی شه‌ڕ که‌ بۆ داگیر کردنی سامانه‌ نه‌وتیه‌کانی کوردستان هاتبون، به‌ پێی بڕیاره‌ شومه‌که‌ی لۆزان له‌ 24-07-1923زێدی ئێمه‌یان به‌ سه‌ر پێنج ده‌وڵه‌تی داگیرکه‌ر و دواکه‌وتودا دابه‌ش کرد. ئه‌م‌ دابه‌ش کرانه‌ی کوردستان له‌ حاڵێکدا هه‌ر وه‌ک خۆی و به‌ قووه‌تی خۆی ماوه‌ته‌وه‌ که‌ دابه‌شکه‌ران و داگیرکه‌رانیش به‌ دوا نوسرانی به‌یاننامه‌ی پارێزگاری له‌ مافه‌کانی مرۆڤ، ئه‌م به‌یاننامه‌یه‌یان واژۆ کردووه‌، له‌ حاڵێکدا که‌ داگیرکراوه‌ مانی کوردستان و پێشێل کاریه‌کانی مافی مرۆڤ به‌ ناشیرینترین شێوه‌کان له‌ کوردستانی داگیرکراودا له‌ ژێر ده‌ستی کۆماری ئیسلامی و تورکیه‌ و سوریه‌دا هه‌ر وا به‌ قووه‌تی خۆی ماونه‌ته‌وه‌ و گه‌لی کوردستانیش له‌م پارچانه‌ هێشتا هه‌ر مافه‌کانیان پێشێل ده‌کرێت و ده‌چه‌وسێندرێنه‌وه‌!
به‌م هۆیانه و زۆر هۆی دیکه‌ش ناوی ئه‌م ماڵپه‌ڕه‌ نیشتمان و نه‌ته‌وه‌ و ناسنامه‌ و مافی مرۆڤی لێنراوه‌. هیوادارم گه‌لی کوردستان به‌م مافه‌ پێشێل کراوانه‌ی خۆی بگاته‌وه‌ و ببێته‌وه‌ به‌ خاوه‌نی زێد و نیشتمانی خۆی و ناسنامه‌ی نه‌ته‌وه‌یی خۆی دوباره‌ به‌ ده‌ست بێنێته‌وه‌ و به‌ مافه ڕه‌واکانیشی به‌ زوترین کات بگاته‌وه‌! به‌ ئاواتی ئه‌و ڕۆژه‌! ‌